روي تخته سنگي نوشته شده بود:
اگر جواني عاشق شد چه کند؟
من هم زير آن نوشتم: بايد صبر کند.
براي بار دوم که از آنجا گذر کردم زير نوشته ي
من کسي نوشته بود:
اگر صبر نداشته باشد چه کند؟
من هم با بي حوصلگي نوشتم:
بميرد بهتر است.
براي بار سوم که از آنجا عبور مي کردم.
انتظار داشتم زير نوشته من نوشته اي باشد.
اما زير تخته سنگ
جواني را مرده يافتم...
(*)(*)(*)(*)(*)
به وبسایت من خوش آمدید .